کتاب تشنگی ، جلد دوم از مجموعه کتاب ستارههای دنبالهدار است که به معرفی امامزادههای شهر تهران میپردازد. این جلد از مجموعه، امامزاده عقیل (ع) تهران را معرفی میکند. کتاب حاضر حاصل زحمات گروه تولیدی انار است.
معرفی مجموعه کتاب «ستارههای دنبالهدار»
والدین گرامی
خدایی که مار را آفرید برای گذر کردنممان از تاریک راههای زمین، چهارده خورشید را فانوس راهمان قرار داد. که نه راه مستقیم را گم کنیم و نه در پیجوخمهای سخت زندگی، خستگی امانمان را ببرد. چهارده خورشید خداوند، هنوز بعد از قرن ها زمین و زمان را با نور خود روشن کردهاند. امّا این همهی ماجرا نیست.
خدایی که ما را آفرید و فانوسهایش را نشانهی راه مستقیم قرار داد، به فکر چشمهای بسته و دلهای خسته هم بوده و هست. و برای دلهایی که تاریک شده و نگاههایی که چشم دیدن چیزی را جز سیاهی شب ندارند، ستارههایی از جنس خورشیدهایش گذاشته توی آسمانِ دنیا. ستاره های پر نوری که دنبالهروهای خود را میرسانند به چهارده خورشیدِ خدا. و امروز آسمان ایران، پر است از این ستارهها. ستاره هایی که در شهرهای کوچک و بزرگ در حرمهایی از جنس نور آرمیدهاند.
میزبانی از فرزندان و نوادگان اهلبیت (علیهمالسلام) مُهر افتخاریست بر پیشانی خاک این مرز و بوم و مردمان این دیار. مردمانی که همواره و در گذر قرنها، به رسم ادب و مهماننوازی پرچم این حرم ها را نسل به نسل برافراشتهاند تا ندای حق و حقانیت به گوش دورترین سرزمینها برسد.
مجموعهی “ستارههای دنبالهدار” تلاشیست کوچک در مسیر معرفی این خاندان مطهر به نوشکفتههای سرزمینمان. به فرزندان فردا. آنها که باید روزی پرچمها رادست بگیرند و “ستارههای” شهر را به آیندگانشان نشان دهند …
شروع ماجرا
آقای حقیقت و آرام خانم در کبوتر هستند که با پسرشان طوفان بر روی درختی زندگی میکردند.روزی باد شدید لانهشان را خراب کرد و آنها آواره خیابانها شدند. پیرمرد مهربانی که ار آنجا عبور میکرد با دیدن کبوترها به آنها پناه داد و و از آن روز به بعد کبوترها در کنار پیرمرد زندگی آرامی را شروع کردند. پس از مدتی آنها صاحب دو تخم شدند که فیروزه و پیروز از آنها بهدنیا آمدند. با گذشت زمان پیرمرد مهربان متوجه نشانههایی بر روی این کبوترها شد. او فهمید که این کبوترها از نسل ویژهای هستند و محل زندگیشان اینجا نیست. پیرمرد به فکر افتاد تا کبوترها را ه زندگی اصلیشان برگرداند. او نامهای را آماده کرد و به آقای حقیقت گقت: باید این نامه را به تهران ببری و جایی را پیدا کنی که این سه ویژگی را داشته باشد: ((امنیت، معنویت، آرامش )). آنوقت اگر نامه را باز کنی از راز زندگی اجدادت باخبر خواهیشد.
آقای حقیقت بار سفر بست و به تهران رفت. روزهای زیادی گذشت اما از او خبری نشد. طوفان که دلتنگ پدر شده بود از صاحبشان علت سفر پدرش را پرسید. پیرمرد از طوان خواست تا به همراه مادر و خواهر و برادرش بدنبال پدرشان بروند و به او گفت: حتما در آنحا خ.اهی فهمید که پدرت چرا رفتهاست.
و حالا ادامه ماجرا….
بخشی از داستان تشنگی
طوفان و خانوادهاش پس از یک پرواز طولانی به اسلامشهر رسیدند. گرمای هوا و خستگی پرواز، آنها را حسابی تشنه کردهبود. آرام خانم به صورت خسته فیروزه و پیروز نگاهی انداخت و گفت …
معرفی امامزاده عقیل (ع)
حضرت امامزاده عقیل (ع) از نوادگان حضرت عباس بن علی بن ابی طالب علیهمالسلام است. بقعه متبرکه ایشان در خیابان شهید مدنی اسلامشهر واقع شدهاست. بنای بقعه مستطیل شکل و دارای گنبدی خشتی است. نمای بیرونی بقعه با کاشیهای معرق آبی، زرد و فیروزهای رنگ پوشیده شدهاست.
اصالت بنای بقعه به دوره صفویه باز میگردد و در دوره قاجاریه و معاصر نیز مورد مرمت قرار گرفته و قسمتهایی به آن افزوده شدهاست.
شناسنامه کتاب
عنوان | تشنگی | امامزاده عقیل (ع) (ستارههای دنبالهدار تهران: 2 ) |
نویسنده | سید حامد معلمی |
تصویرگر | مجید صابرینژاد |
گروه ایدهپردازی | مهدی شریفی، حمید وحیدی، سید حامد معلمی، سید محسن امامیان |
تهیه شده توسط | موسسه فرهنگی حسان |
ابعاد | 22.5*22 |
دیدگاهها
پاکسازی فیلترهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.